کدام شعر را در هوای تو نگفته ام ؟
ای رعشه های تنهایی زمین
ای ماگنولیای سفید
کدام روزِ پایان یافته را در تاریکی ات ٬ با خاطرات خش خش پای عابران در تو
به تمامی غرق نشده ام.
ای ماگنولیای سفید
برای تو سروده ام ٬ تنها برای تو
تویی که هرگز وجود نداشته ای.........
------------------------------------------------------------------------
در چشمانت اعتراف خدایانی ست که عشق را انکار کرده اند.
-------------------------------------------------------------------------
دریاها به انتظار رودها می مانند و آنها را در خود جای میدهند٬ و انسان اینگونه
در خود تجدید
می شود.
نیما.
سلام،
خیلی زیبا بود فقط یه سوال این ماگنولیا چیه؟
از توجهتون به وبلاگم ممنونم.