خورد؟

 

 

چایکوفسکی هم که گوش می دهم 

 

یاد هملت می اُفتم. 

 

چند تا آرام بخش دیگر باید خورد؟

نظرات 19 + ارسال نظر
خودم دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.ne3a.blogsky.com

بعضی نوشته ها به دل میشینه!
جالب مینوسی
شادم میکنی به منم سربزنی!

خودم دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:08 ب.ظ http://ne3a.blogsky.com

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
یک تولد دیگه!!!

سینا دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ

کاش من هم قلم بودم
نه فکری بود و نه اعتیاد به فکری
فکری بود...،
در من فکری نبود!

شاد باشی نیماجان

فتح باغ سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ق.ظ http://fathebagh.blogsky.com

سلام نیما عزیز
پستی که گذاشته بودم در اثر یک اشتباه و یا بهتر است بگویم یک اتفاق پرید و حذف شد. چونکه نوشته هایم کاملا احساسیست و باید از احساسم چیزی را بگیرم و بنویسم نتوانستم دوباره بنویسمش. مضافا اینکه کامنت شما و دو دوست دیگرم بسیار زیبا بودند و برایم عزیز کلا حذفش نکردم فقط متن را عوض کردم. دوست داشتید باز هم بخوانیدش.

فتح باغ سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:58 ق.ظ http://fathebagh.blogsky.com

آرام بخش را بگذاریم کنار و آرامش را در خود جستجو کنیم ...

امیدوارم بتوانم بیابمش.

بانو سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ق.ظ

بودن، یا نبودن، سوال اینجاست
آیا شایسته تر آنست که به تیر و تازیانهٔ تقدیرِ جفا پیشه تن در دهیم،

و یا تیغ برکشیده و با دریایی از مصائب بجنگیم و به آنان پایان دهیم؟

بمیریم، به خواب رویم- و دیگر هیچ؛

و در این خواب دریابیم که رنج‌ها و هزاران زجری که این تن خاکی می‌کشد، به پایان آمده.

این سر انجامی است که مشتافانه بایستی آرزومند آن بود.

مردن، به خواب رفتن، به خواب رفتن، و شاید خواب دیدن...

ها! مشکل همینجاست؛ زیرا اندیشه اینکه در این خواب مرگ

پس از رهایی از این پیکر فانی، چه رویاهایی پدید می‌آید

ما را به درنگ وا می‌دارد. و همین مصلحت اندیشی است

که این گونه بر عمر مصیبت می‌افزاید؛

وگرنه کیست که خفّت و ذلّت زمانه، ظلم ظالم،

اهانت فخرفروشان، رنج‌های عشق تحقیر شده، بی شرمی منصب داران

و دست ردّی که نا اهلان بر سینه شایستگان شکیبا می‌زنند، همه را تحمل کند،

در حالی که می‌تواند خویش را با خنجری برهنه خلاص کند؟

بانو سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ق.ظ

کیست که این بار گران را تاب آورد،

و زیر بار این زندگی زجرآور، ناله کند و خون دل خورد؟

اما هراس از آنچه پس از مرگ پیش آید،

از سرزمینی ناشناخته که از مرز آن هیچ مسافری بازنگردد،

اراده آدمی را سست نماید؛

و وا می‌داردمان که مصیبت‌های خویش را تاب آوریم،

نه اینکه به سوی آنچه بگریزیم که از آن هیچ نمی‌دانیم.

و این آگاهی است که ما همه را جبون ساخته،

و این نقش مبهم اندیشه‌است که رنگ ذاتی عزم ما را بی رنگ می‌کند؛

و از اینرو اوج جرأت و جسارت ما

از جریان ایستاده

و ما را از عمل باز می‌دارد.

آه دیگر خاموش، افیلیای مهربان! ای پری زیبا، در نیایش‌های خویش، گناهان مرا نیز به یاد آر."

نسرین خلفی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ب.ظ http://nasrinkhalafi.blogfa.com

چند آرام بخش هم برای تو

این ها تماما خواب است...

آقای میم سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ http://www.sangesaboore89.blogfa.com

سلام نیما
قرص نخور ،‌خوب نیست عزیز جان !
شاید عشق را با عشق باید درمان کرد !
ممنون از حضورت و نظری که برام گذاشتی
یاحق

بانو سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:17 ب.ظ

خودت باش... به اعتماد هیچ شانه ای اشک نریز ! به اعتبار هر اشکی هم شانه نباش

یاسمین سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:10 ب.ظ http://www.sedayesadeyesokut.blogfa.com

سلام دوست خوب
من این سبک کوتاه و برنده رو واقعا دوس دارم...
اوایل خودم هم اینطور مینوشتم
ولی ذهنم دیگه اون فلش های تیز قبل رو نمیزنه...
موفق باشید.

بلاگر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ http://3bloger.blogsky.com

همه چیز از یاد آد آدم میره...الا یادش که همیشه یادشه(حسین پناهی)

دیروز چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.dyrooz.blogsky.com

سلام
زیبامی نویسی
مینی مال پرنده زیبابود

خوشحال میشم به من سربزنی

سیبکال پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ http://sibkal.blogsky.com

هملت؟! چایکوسفکی؟! آخـــی ! دریاچه ی قو...!
دوست داریم آثارش را.. و دوست داریم هملت را ... انتقامش را نه!
و اینکه... جغرافیای روشن فکری ... نظریه ی دکتر علی شریعتی است... سپاس!

بانو جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ق.ظ

تولدت مبارک

السا پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:51 ب.ظ http://www.sokotebifaryad.blogfa.com

سلام براقانیمای کبیر؛
من کشته مرده ی این شعرای کوتاه وتامل برانکیزتم
من به روزم بسری ونظربدی ممنون میشم
یاعلی

امیر ش۲ جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:29 ب.ظ http://www.amirsh2.blogfa.com

سلام . فقط میتونم بکم یه بار خوندنش کمه و خیلی بهم لذت میده !! یه جورایی ارضام میکنه !!
به روزم و منتظر .
فعلا . . .

آی سودا جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:50 ب.ظ http://firstwindow.blogsky.com

شاید فقط آرام بخش باشه که تحمل خیلی چیزها را برات آسون می کنه

یاسمین پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.sedayesadeyesokut.blogfa.com

سلام!
خوبی؟!
خوشحال میشم باز بم سر بزنی!
چرا آپ نمیکنی؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد