دود سیگار را نگاه می کنم
به یاد نا بودنت می افتم
سمی در رگانم می دود
از این خیابان بارها عبور کرده ام
آخرین پک سیگار را میزنم
تو محو تر می شوی .
از خیابان که می گذری
قوطی کبریت ات را میان ما پرتاب کن
شاید اتفاقی افتاد.
جالب بود.
قشنگ بود برادر
جالب بود.
قشنگ بود برادر