کرم به دنبال گمشده اش
درخت را می جورد
چند سال بعد درخت فرو می ریزد.
------------------------------------
پرنده
طول اتوبان را پرواز می کند
به دنبال جوجه ای
که به لاستیک ماشین چسبیده است.
-------------------------------------
سال هاست بالا می روی
از این پله ها
و جایی می رسی که هیچ پله ای نیست
جایی که باید پرواز را امتحان کنی.....
اگر غم را چو آتش دود بودی
جهان تاریک بودی جاودانه
جملات زیبایی داری به منم سر بزن
غافل ار اینکه پرواز را آموخته ای ...
سلام دوست عزیز
ممنون
سیب چگونه می تواند فراموش کند
کرم را
با راهی خالی در قلبش...
اگه مایلی تبادل لینک کنیم...
خبرم بده...
پرواز را نیز امتحان مکنی
ادامه می دهی
اوج می گیری به بلندای اراده ات
اما روزی که بدانی در چرخه ی گردون پر زده ای
حسی با طعم گس تهی خواهی چشید
چرا که در جایگاه لحظه ی شروع پروازی
شاید شروعی تازه باید ...
می جورد = می جود
آره؟
سلام
بیهودگی سیال است در سطرها و به انتظار پایان بندها
شعر دوم را دوست تر دارم از اولی و سومی.
چیزی هست در تمام این سه اتفاق که سبب یگانگی و پیوند می شود...و این کار با ظرافت صورت گرفته است.
----------
پرواز را اگر می آموختیم، حاجت به هیچ پله ای نبود از همان ابتدای اتفاق بودنمان
پرواز را اگر....!
بالنده باشید.
پرنده را از همه بیشتر دوست داشتم.دلم برای اینجا تنگ شده بود.
سلام
لذت بردم
مانا باشی
خیلی زیبا بود ...
ممنون
اسم اینا کاریکل اندوه بود یا کاریکل اندرد شاید....
دردمان امد...
و شاید هم سقوط کنیم
قطعۀ آخر تکون دهنده بود نیما .. لمس محض بود ..
-
تصدقت .. [گل]
تشکر از نظرتون.
موفق باشید.
کاش پرواز و اموخته بودیم
تا کی بایدد بالا رفت و نرسید
سلام ودرود
ممنون که سرزدین
اکه به تبادل لینک راضی بودین بم بکین تالینکتون کنم
یاحق
سلام بر دوست تازه ام ! خیلی شوکه شدم و خیلی لذت بردم از نوشته هات و نیز خوشحال شدم از این آشنائی .
ممنون که نظر دادی . با اجازه لینکت میکنم تا رابطمون رو ادامه بدیم .
ارادت مند .
فعلا . . .
سلام نیمای گل
خیلی خوشم اومد
این نوشته حس خاصی داشت
درود بر تو
در پناه آناهیتا
گل گل گل