خواب و شب

حرکت می دهد 

بی وزن 

خنده ای رها شده در اتاق.....

نظرات 2 + ارسال نظر
بانو چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ق.ظ

به کلماتت که فکر میکنم
نا خودآگاه تصویری کمرنگ شده از خاطراتت تابستانی ام یادم می آید
لبخندی ظریف لبانم را به کناره می کشاند
و کلامی اینگونه حسم را می سازد
" یادش بخیر "
و باز یاد تو می افتم
و یاد آن تصویر سیاه و سفید شطرنج بازیت.
و یاد ...
" یادش بخیر"
چقدر خنده های رها شده در اتاق
به یاد ماندنی اند؟
تو چیزی به یاد داری نیما؟

رباب آقاجانی سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ب.ظ http://www.aghajani18.blogfa.com

باور کنید

اتفاق مهمی نیست؟!

عزرائیل این دوروبرها نمی پلکد


باسپیدی به روزمو منتظر نقداتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد